زمینه و هدف:نتیجه ی"پارادایم شیفت جهانی" تولد اذهان جدید و بالتبع ظهور جامعه انسانی نو پدید طراز جهانی است. تغییرات پارادایمی از تغییرات اجزاءپارادایمهای نه گانه(خداشناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، ارزش شناسی، روش شناسی، تکلیف شناسی، عمل شناسی و عاقبت شناسی) چکیده کامل
زمینه و هدف:نتیجه ی"پارادایم شیفت جهانی" تولد اذهان جدید و بالتبع ظهور جامعه انسانی نو پدید طراز جهانی است. تغییرات پارادایمی از تغییرات اجزاءپارادایمهای نه گانه(خداشناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، ارزش شناسی، روش شناسی، تکلیف شناسی، عمل شناسی و عاقبت شناسی) نشأت می گیرد.تغییرات پارادایمی در زمره مهمترین روشها برای ایجاد تغییر و تحول اساسی در جامعه محسوب می شود.جایگاه این تغییرات در" زمینه"،" محتوا" و" ساختار" ذهن می باشد، بنابراین با نرم سازی، دستکاری و "مدیریت برای تغییر اذهان " می توان به انسان سازی، جامعه سازی، تمدن سازی، نظام سازی وجهانی سازی توسط فناوری ها و ابزارهای نرم پرداخت و انسانها و جوامع را به سمت اهداف مورد نظر سوق داد. به سخن دیگر جهان دائماً در حال زایش ذهنیت جدید وتعامل، تقابل وجنگ مدلهای ذهنی، برای تغییر در عرصه های عینی است.
روش تحقیق و یافته ها:در این تحقیق ضمن معرفی جهانی سازی در فضای مدرنیته و مطالعه تطبیقی جهانی انگاری پسامدرنیسم و جهان مداری الهی، تصویر انسان فرامدرن با انسان الهی در پارادایمهای اومانیستی و الهی استخراج و در مدل تطبیقی در معرض نظر و قضاوت اندیشمندان قرار گرفته است.نوع تحقیق کیفی، متکی برروش پژوهش تحلیلی- توصیفی به کمک متن کاوی تطبیقی و فرا تحلیل اطلاعات جمع آوری شده کتابخانه ای است. نتیجه نهایی حاصل از تحقیق اینکه امپریالیسم ذهنی در پی ایجاد تغییردر اجزاء پارادایم حاکم بر اذهان جامعه هدف، طی فرایند تغییرات سه مرحله ای "خروج از انجماد"، "تغییر"و"انجماد مجدد"، کرت لوین و مقایسه آن با مدل داستراندوبیل (1997) می باشد که آغاز زنجیره این فرایند، راه اندازی جریان سیال ذهنی در اذهان اندیشمندان، راهبردپردازان، اساتیدو فضلاء در جامعه سوژه است.
نتیجه گیری:عطف به فرمایش امام علی (ع) در خطبه 27 کتاب شریف نهج البلاغه مبنی براینکه "خوار و ذلیل نشد مگر کسی که با دشمن در خانه خود جنگید" و همچنین نظر به دستور امام راحل (ره ) در خصوص صدور"معنویت و انقلاب" بجای دفاع محض در سرزمینهای خودی؛ ضرورت هجوم نرم،وفق دکترین جامع جنگ نرم درمختصات ذهنی درخانه دشمن برای آمادگی فضای جهانی جهت ظهور منجی عالم (عج) نمایان گردیده تا از نفوذ ورسوخ "ضد ارزشهای اومانیستی" در اذهان مردم جوامع الهی جلوگیری بعمل آورده و مانع تغییرات تدریجی مدلهای ذهنی، فرهنگی، ارزشی، اندیشه ای، رفتاری وساختاری جوامع اسلامی گردیم تا در نهایت خدشه ای در اثر تهاجم فرهنگی نظام سلطه، متوجه انسانهای آزاده جهان واز جمله مسلمان و جامعه اسلامی نگردد. انشا....
پرونده مقاله
شناخت ابعاد توسعه منابع انسانی و ارائه راهکارهای منطقی جهت توانمندسازی و توسعه آنها با در نظر داشتن الزامات رویکرد خدمات عمومی نوین از اهم وظایف مدیران سازمان های دولتی به شمار می رود. هدف مطالعه حاضر، طراحی الگوی توسعه منابع انسانی در سازمان های دولتی با رویکرد خدمات ع چکیده کامل
شناخت ابعاد توسعه منابع انسانی و ارائه راهکارهای منطقی جهت توانمندسازی و توسعه آنها با در نظر داشتن الزامات رویکرد خدمات عمومی نوین از اهم وظایف مدیران سازمان های دولتی به شمار می رود. هدف مطالعه حاضر، طراحی الگوی توسعه منابع انسانی در سازمان های دولتی با رویکرد خدمات عمومی نوین است. جامعه آماری پژوهش کیفی شامل مديران و روئساي بخش ها و كارشناسان ارشد ستاد وزارت نیرو در شهر تهران، به علاوه، اساتيد و صاحبنظران مديريت منابع انساني در دانشگاه ها مي باشد. نمونه مورد نیاز برای مصاحبه های ساختاریافته تا حد اشباع نظری و از طریق نمونه گیری قضاوتی هدفمند گردآوری شد. در مجموع از 16 نفر داده های مورد نیاز گردآوری شد. به منظور تحلیل داده های کیفی از تئوری داده بنیاد بهره گرفته شد. از 267 خرده مقوله استخراج شده از گزاره های کلامی، 43 مقوله محوری احصاء شد که مدل پارادایمی توسعه منابع انسانی با رویکرد خدمات عمومی نوین را شکل داد. بدین ترتیب که 20 خرده مقوله، 4 مقوله محوری شرایط علی، 30 خرده مقوله، 5 مقوله محوری شرایط زمینه ای، 33 خرده مقوله، 8 عامل مداخله-گر، 24 خرده مقوله، 4 مقوله محوری پدیده، 102 خرده مقوله، 17 مقوله محوری استراتژی ها، و 58 خرده مقوله، 4 مقوله محوری پیامدهای توسعه منابع انسانی با رویکرد خدمات عمومی نوین را تشکیل داد. مشخص شد که توسعه منابع انسانی با رویکرد خدمات عمومی نوین مشتمل بر چهار مولفه کلیدی مشارکت نیروی انسانی در تصمیمات سازمانی، توسعه شایستگی های نیروی انسانی، آموزش نیروی انسانی، و توانمندسازی نیروی انسانی است.
پرونده مقاله
مبانی فلسفی هر دانش بطور متعارف متشکل از عناصر ارزش شناسی، معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و روش شناسی است که از آنها به عنوان اجزای پارادایم علمی یاد میشود. سیر فلسفه علم جدید در قرون اخیر از پارادایم اثبات گرایی به پارادایمهای تفسیرگرایی و انتقادی شیفت پیدا کرد چکیده کامل
مبانی فلسفی هر دانش بطور متعارف متشکل از عناصر ارزش شناسی، معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و روش شناسی است که از آنها به عنوان اجزای پارادایم علمی یاد میشود. سیر فلسفه علم جدید در قرون اخیر از پارادایم اثبات گرایی به پارادایمهای تفسیرگرایی و انتقادی شیفت پیدا کرده و در بستر پارادایم پست مدرن، سنت پراگماتیسم و تئوری پیچیدگی و.... شکل گرفته است. پارادایم شیفت از اثبات گرایی به تفسیرگرایی و.... نه تنها در حوزههای علوم انسانی و علوم اجتماعی نقش آفرینی نموده است بلکه حوزههای علوم پایه و مهندسی را نیز متأثر نموده است. ما در این مقاله مبانی پارادایمی پارهای از روشهای سیستمی متأثر از پارادایمهای فوق را بررسی و ارائه نمائیم و چگونگی تاثیرپذیری روش های تحلیل و سپس حل مساله را با توجه به تفاوت ها در مبانی، فلسفه و پارادایم ها آن ها بررسی می کنیم.
پرونده مقاله